تن تبدار تو را دیدم و بیمار شدم
پسرک شیرینم امروز ناگهان تب کردی و برای ما احتمال رویش یه دندون جدید مطرح بود اما برخلاف گذشته با خوردن استامینوفن بهتر نشدی و ما سریع بردیمت دکتر متاسفانه بدن کوچولوت درگیر یه ویروس شده و سریعا داروهاتو شروع کردیم. الان خوابیدی و حال عمومیت خوبه. نمیدونی چقدر دلم میگیره که بیحال میبینمت کاش مثل هر شب مشغول شیطنت بودی جوجه من. و برای اینکه یادمون باشه: شنبه 15 شهریور ماه برای اولین بار روی پاهای کوچولوت ایستادی تا دنیارو با قدمات کشف کنی.البته با کمک مبل و خونه ی مامانی جون.